.زنها موجودات عجیبی هستند.نه عجیبتر از مردها البته!زنها از احساس سخن میگویند و لبریزند از عشقی که از بدو تولد نسبت به انسانها در وجودشان بود.بزرگ که میشوند،رشد که میکند این احساس،در پی گمشده میگردند.یک مرد که فقط او را برای زن بودنش نخواهد!برای وجودش بخواهد...
من هم زنم.زنی عادی با احساسات خارق العاده ی زنانه.
.فانتزیهای ذهنم را مینگارم.باور کنید قصد گمراه کردن هیچ بنی بشری را ندارم!
.کامنتها تاییدی است و به جز کامنتهای شخصی همه کامنتهای مربوط به وب و پستها تایید میشود.
.اینجا مخاطب خاص ندارد،مگر اینکه ذکر شود!
ادامه...
به چشم کالا می دیدی ام...! درسته...! کالا...! infact we are only plaything! we=women! تمام پستاتُ تا الان خوندم... ولی ترجیح میدادم آروم بخونم و لذت ببرم و بدون نظر برم. ولی این دفعه حس کردم باید نظر بذارم...! بعضی ها با استفاده ی ارتوسیم در ادبیات مخالفن. ولی به نظر من اروتیسم یک جور به نوشته روح میده... واسه همینه که نوشته هات جذاب میشه. و خوب میتونی با کلمات بازی کنی...
کالای ِ دوس داشتنی :*
نه نیلو!
نگو کالا!کالا نیستیم من و تو...زنیم!زن!
کالا احساس نداره
چطور این همه احساس دیده نمیشه واقعاْ؟
*اینجور نوشته هاتو بیشتر دوست دارم تا اونجوریشونو ;)
خب مگه تو به چشم چیزی به جز کالا به اون نگاه کردی؟
طرف رابطه کالاست از نظر شما؟!
افتضاحه....
افتضاح.....
الان ک اینطور نیست ایشالا؟!!:(
نه نیس...می۲نم:))
من یه کالا بودم براش
و
هستم
..
شایدم کالا میدیدتت ... شایدم رفتارت کالاوار بوده !
!
جوش نخور همه همین جورین
کالایی که وقتی دلشو زد دیگه طرفش نره...
منم یه کالا داشتم اما حالا میفهمم حاضربود کالا بمونه اما بامن باشه افسوس که قبل از پشیمونیم ازین دنیارفت
به چشم کالا می دیدی ام...!
درسته...!
کالا...!
infact we are only plaything!
we=women!
تمام پستاتُ تا الان خوندم...
ولی ترجیح میدادم آروم بخونم و لذت ببرم و بدون نظر برم.
ولی این دفعه حس کردم باید نظر بذارم...!
بعضی ها با استفاده ی ارتوسیم در ادبیات مخالفن. ولی به نظر من اروتیسم یک جور به نوشته روح میده...
واسه همینه که نوشته هات جذاب میشه.
و خوب میتونی با کلمات بازی کنی...
آخ گفتـــی...