.زنها موجودات عجیبی هستند.نه عجیبتر از مردها البته!زنها از احساس سخن میگویند و لبریزند از عشقی که از بدو تولد نسبت به انسانها در وجودشان بود.بزرگ که میشوند،رشد که میکند این احساس،در پی گمشده میگردند.یک مرد که فقط او را برای زن بودنش نخواهد!برای وجودش بخواهد...
من هم زنم.زنی عادی با احساسات خارق العاده ی زنانه.
.فانتزیهای ذهنم را مینگارم.باور کنید قصد گمراه کردن هیچ بنی بشری را ندارم!
.کامنتها تاییدی است و به جز کامنتهای شخصی همه کامنتهای مربوط به وب و پستها تایید میشود.
.اینجا مخاطب خاص ندارد،مگر اینکه ذکر شود!
ادامه...
درود
یک مقابل به مثل عالی ! [wink]
با خیالت هم خیس میشوم...دستانت که هیچ
:(
وفای عالی مستدام!
نوازشهایت خیس که سهل است ،
به اوج میرساندم
فُحش بده!
اکه یه روز بخوام وبمو تخلیه کنم تو بهترین مستجر اونجا میشی با این نوشته هات
من بهترین چی اونجا میشم؟!:دی مستاجر منظورت بود؟!:*
نوشته هات خیلی تگن
مثل هیچ کس نیست
چقدر فاصله دارم از این روزها !
:)
من نمی دانم
و همین درد مرا سخت میآزارد
که چرا انسان، این دانا، این پیغمبر در تکاپوهایش
چیزی از معجزا آن سوتر ره نبرده است
به اعجاز محبت!
چه دلیلی دارد؟ چه دلیلی دارد؟
که هنوز مهربانی را نشناخته است؟
و نمیداند در یک لبخند چه شگفتیهایی پنهان است!
من بر آنم که در این دنیا خوب بودن- به خدا سهلترین کار است
ونمیدانم که چرا انسان، تا این حد با خوبی بیگانه است؟
و همین درد مرا سخت آزرده است.
کجایی؟؟
چرا آپ نمیکنی؟؟
دهه!!
همینطور جسور باقی بمون دختر! فروغ وار...
زود خیــــس میشویم :)
مثل فروغ می نویسی.
مثل اون فکر میکنی.
همه خیسند وانکه خیس نیست از ازل نبود!
همه به من میگن چرا اینقدر تنهایی. توکه از من تنهاتری!
خیس میشدٰ خیلی زود.....
اما دیگه نیستٰ 3 ماهه که نیست......
همه جا کویره............
باز فوران خواهی کرد
وقتی
انگشتانم
زبان بازی کنند