.زنها موجودات عجیبی هستند.نه عجیبتر از مردها البته!زنها از احساس سخن میگویند و لبریزند از عشقی که از بدو تولد نسبت به انسانها در وجودشان بود.بزرگ که میشوند،رشد که میکند این احساس،در پی گمشده میگردند.یک مرد که فقط او را برای زن بودنش نخواهد!برای وجودش بخواهد...
من هم زنم.زنی عادی با احساسات خارق العاده ی زنانه.
.فانتزیهای ذهنم را مینگارم.باور کنید قصد گمراه کردن هیچ بنی بشری را ندارم!
.کامنتها تاییدی است و به جز کامنتهای شخصی همه کامنتهای مربوط به وب و پستها تایید میشود.
.اینجا مخاطب خاص ندارد،مگر اینکه ذکر شود!
ادامه...
دیوونه!بعضی موقع ها که میام نوشته تو بخونم یه لحظه میخوام رومو برگردونم!انگار اتفاقی چشمم افتاده به صحنه ی لب گرفتن دو نفر!یا اینکه در اتاق رو یهویی باز کردم و با دو نفر تو تخت مواجه شدم و همینجوری در حال ببخشید ببخشید گفتن در رو دوباره بستم!!میخوام درجه ی احساسِ خجالت و شرمم رو بگم ها!
شرم چرا رها؟:) من اینجا احساساتمو بیان میکنم!خودم که شرم نمیکنم!:دی
سلام با عرض معذرت و شرمندگی فکر می کنم اگه خودتو به یه روانپزشک نشون بدی بد نباشه چون نشانه های مانیک و اعتیاد جنسی رو توی تو می بینم
ممنون به خاطر پیشنهادت! من خودم روانشناس دارم.احتیاجی ندارم به روانپزشکی که شما معرفی میکنی. اگر نشانه های اعتیاد جنسی رو در من دیدی میتونی دیگه نیای اینجا.من اینجا به قول شما به چیزی "معتاد"م و برای خودم مینویسم!نه برای شمای خواننده!OK؟
سلام خوب عزیز می خواستم واسه تو کامنت بزارم اما انگار باید جواب شهره عزیز رو بنویسم البته از جواب شما هم خوشم نیومد چون افراطی بود شهره جان خدمتت عرض کنم که من نمی دونم منظورت از اعتیاد جنسی دقیقا چه درجه ای بود ما همه یجورای معتاد هستیم هر کسی به یه چیز و شاید خیلی هامون به روابط جنسی و جالبه که از این خیلی ها خیلی ها هم نمی دونن که معتادش هستن معتاد بودن همیشه بد نیست به شرطی که بدونی چطور این معتادی تو رو از بین نبره مثلا اگه کسی روزی ۱۰ ساعت مطالعه کنه معتاد به کتابخونی هست ولی کسی اونو محکوم نمی کنه ولی اگه اون شخص شرایط مناسب مطالعه رو رعایت نکنه از کسی که روزی ۱۰ بار سکس می کنه بیشتر به خودش آسیب می رسونه سرکار خانم شهره جان عزیز اصلا قصد ندارم بگم شما اشتباه می کنی و ... منظور من اینه که بدونی اعتیاد جنسی اونی نیست که شما تو این نوشته ها خوندی حداقل اگه می گفتی فانتزی های جنسی شاید بیشتر می شد بهش اعتکا کرد خوش حالم که حرف دلت رو زدی چو اینجا هم کسی هست که حرفهای دلش رو می نویسه که البته خودش می دونه با اینکه من نفر اول لیستش هستم خیلی باهاش موافق نیستم و قبلا هم گفتم ولی به نظر من دنیای مجازی جاییه که با اختلافهای هم زندگی کنیم
ای بابا...اومدم کامنت بزارم...دیدم اوضاع کل انداختن...یادم رفت چیزی رو که میخواستم بنویسم. کسی مجبور کسی نمی کنه که پستهای یه نفر رو بخونی و با وقاحت حرف بزنی... هیچ کسی این حق رو نداره که حتی در مورد زندگی بقیه فکر کنه...حداقلش اینجا تو این دنیای مجازی خودمونو نگاه داریم...
خیلی جالبه برام. خیلی ها با تیپ نوشته هات مشکل دارند و باز میان میخونند.
میخوام بگم یه وقت تاثیری روی تو نذاره و همینجور که دوست داری ادامه بده
دیوونه!بعضی موقع ها که میام نوشته تو بخونم یه لحظه میخوام رومو برگردونم!انگار اتفاقی چشمم افتاده به صحنه ی لب گرفتن دو نفر!یا اینکه در اتاق رو یهویی باز کردم و با دو نفر تو تخت مواجه شدم و همینجوری در حال ببخشید ببخشید گفتن در رو دوباره بستم!!میخوام درجه ی احساسِ خجالت و شرمم رو بگم ها!
شرم چرا رها؟:)
من اینجا احساساتمو بیان میکنم!خودم که شرم نمیکنم!:دی
چند دقیقه گذشته‌است .,
بهتر است جای دستت را چیز گرم دیگری پر کند ..
واااااای!! تو فوق العاده همه چیزو به هم ربط میدی!! عالیه!!
پس جای خالیش یه جوری پر شد .:) امیدوارم بعدش با چیز گرمبری پر شه
همون که متین میگه:)
نه.پر نشد...
نوشته های من زمان خاصی ندارن!یا ساعت میزنم پایین پستم یا میگم که پست مربوط به الانه.این پست وصف حال الانم نیست!
یعنی فقط به این فکر می کنم که اینا رو از کجات میاری ها :دی
به همین فقط :دی
همین کافی است واقعا
کلا میدونی که ...من دختری خجالتی هستم!!:دی
سلام با عرض معذرت و شرمندگی فکر می کنم اگه خودتو به یه روانپزشک نشون بدی بد نباشه چون نشانه های مانیک و اعتیاد جنسی رو توی تو می بینم
ممنون به خاطر پیشنهادت!
من خودم روانشناس دارم.احتیاجی ندارم به روانپزشکی که شما معرفی میکنی.
اگر نشانه های اعتیاد جنسی رو در من دیدی میتونی دیگه نیای اینجا.من اینجا به قول شما به چیزی "معتاد"م و برای خودم مینویسم!نه برای شمای خواننده!OK؟
سلام
خوب عزیز می خواستم واسه تو کامنت بزارم اما انگار باید جواب شهره عزیز رو بنویسم البته از جواب شما هم خوشم نیومد چون افراطی بود
شهره جان خدمتت عرض کنم که من نمی دونم منظورت از اعتیاد جنسی دقیقا چه درجه ای بود
ما همه یجورای معتاد هستیم هر کسی به یه چیز و شاید خیلی هامون به روابط جنسی و جالبه که از این خیلی ها خیلی ها هم نمی دونن که معتادش هستن
معتاد بودن همیشه بد نیست به شرطی که بدونی چطور این معتادی تو رو از بین نبره
مثلا اگه کسی روزی ۱۰ ساعت مطالعه کنه معتاد به کتابخونی هست ولی کسی اونو محکوم نمی کنه ولی اگه اون شخص شرایط مناسب مطالعه رو رعایت نکنه از کسی که روزی ۱۰ بار سکس می کنه بیشتر به خودش آسیب می رسونه
سرکار خانم شهره جان عزیز اصلا قصد ندارم بگم شما اشتباه می کنی و ... منظور من اینه که بدونی اعتیاد جنسی اونی نیست که شما تو این نوشته ها خوندی حداقل اگه می گفتی فانتزی های جنسی شاید بیشتر می شد بهش اعتکا کرد
خوش حالم که حرف دلت رو زدی چو اینجا هم کسی هست که حرفهای دلش رو می نویسه که البته خودش می دونه با اینکه من نفر اول لیستش هستم خیلی باهاش موافق نیستم و قبلا هم گفتم ولی به نظر من دنیای مجازی جاییه که با اختلافهای هم زندگی کنیم
مرسی سعید جان.:)
با عرض سلام مجدد اگه آدم چیزی رو برای خودش می نویسه نمیزاره تو اینترنت . تو دفتر خاطراتش می نویسه . پس حدسم درست بود .
با سلام مجدد من جواب آقا سعید رو ندیده بودم . منظورم از اعتیاد جنسی یک بیماری روانپزشکی است و ربطی هم به روانشناس نداره باید با دارو درمان بشه
ای بابا...اومدم کامنت بزارم...دیدم اوضاع کل انداختن...یادم رفت چیزی رو که میخواستم بنویسم.
کسی مجبور کسی نمی کنه که پستهای یه نفر رو بخونی و با وقاحت حرف بزنی...
هیچ کسی این حق رو نداره که حتی در مورد زندگی بقیه فکر کنه...حداقلش اینجا تو این دنیای مجازی خودمونو نگاه داریم...
عزیزم قشنگ مینویسی.
انگشتانم
ایندیانا جونزیست
که دربین پاهایت
به دنبال معبد گمشده اش
میگردد